سیمای نماز

فرهنگی اجتماعی

سیمای نماز

 سیمای نماز

 

هر چه براى نماز گفته و نوشته شود حق آن ادا نمى‏شود و چگونه ممكن است عمودِ دين و پرچم اسلام و يادگار اديان و انبيا و محور قبولِ همه اعمال در چند جمله بيان شود؟نماز، برنامه هر صبح و شام است بهنگام صبح اولين كلامِ واجب نماز و بهنگام شام آخرين واجب، نماز است. پس آغاز و انجامِ هر روزت با ياد خدا و براى خدا است.نماز در سفر يا وطن، در زمين يا هوا، در فقر يا غنى، رمز آنست كه در هر كجا هستى و هر كه هستى مطيع او باشى نه غير او.

نماز، ايدئولوژى عملى مسلمان است كه در آن عقائد و افكار و خواسته‏ ها و الگوهاى خود را بيان مى‏كند.

نماز، استحكام بخشيدن به ارزشها و جلوگيرى از فروپاشى شخصيتِ افراد و اعضاى جامعه است كه اگر مصالح ساختمان سُست باشد ساختمان فرو مى‏ريزد.

اذانِ نماز، شيپورِ توحيد است كه سپاه متفرّقِ اسلام را در يك صف و زير يك پرچم فرا مى‏خواند و آنان را پشتِ سر امامى عادل قرار مى‏دهد.

امام جماعت يكى است تا رمز اين باشد كه امام جامعه نيز بايد يكى باشد تا اداره امور متمركز باشد.

امام جماعت بايد مراعات ضعيف‏ترين مردم را بكند و اين درس است كه در تصميم‏گيرى‏هاى جامعه مراعاتِ طبقه محروم را بكنيد. پيامبر خدا بهنگام نماز صداى گريه طفلى را شنيد نماز را به سرعت تمام كرد تا اگر مادر طفل در نماز شركت كرده كودكش را آرام كند!

اولين فرمان بدنبال آفرينش انسان، فرمان سجده بود كه به فرشتگان فرمود: براى آدم سجده كنيد.

اولين نقطه زمين (مكّه و كعبه) كه از زير آب بيرون آمد و خشكى شد مكان عبادت بود.

اولين كار رسول خدا پس از هجرت به مدينه ساختن مسجد بود.

نماز هم انجام معروف است هم نهى از منكر. هر روز در اذان و اقامه مى‏گوييم «حىّ على الصلوة حىّ على الفلاح حىّ على خير العمل» كه همه امر به بالاترين معروف‏ها يعنى نماز است.

از سوى ديگر نماز انسان را از فساد و فحشا بازمى‏دارد: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنكَر» 

نماز، حركاتى است برخاسته از آگاهى و شناخت. شناختِ خداوند كه به فرمان او و براى او و اُنس با او قيام مى‏كنيم و لذا قرآن ما را از نماز در حال مستى  و كسالت  نهى كرده است تا آنچه را در نماز مى‏گوييم با توجه و آگاهى باشد.

نماز، آگاهى‏بخش است. هر هفته روزهاى جمعه نمازجمعه برپا مى‏شود و قبل از نماز دو خطبه خوانده مى‏شود. اين دو خطبه بجاى دو ركعت از نماز و به عبارتى جزئى از نماز است. خطبه‏هايى كه به فرموده امام رضاعليه السلام بايد مردم را از تمام مسائل جهان آگاه كند.

شنيدن خطبه‏ ها و آنگاه نماز خواندن يعنى آگاه شدن و بعد نمازخواندن.

نماز خروج از خود و پرواز بسوى خداست و قرآن مى‏فرمايد:

«وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْت فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ»  هركس از خانه‏اش به قصد هجرت بسوى خدا و رسولش خارج شود و سپس مرگ او را دريابد پاداشش بر خداست.

امام خمينى مى‏فرمايد: هجرت از خانه دل بسوى خدا، يكى از مصاديق آيه است، هجرت از خودپسندى و خودخواهى و خودبينى به سوى خداپرستى و خداخواهى و خدابينى بزرگ‏ترين هجرت‏هاست. 

نماز به منزله اسم اعظم الهى بلكه خودِ اسم اعظم است.

در نماز، عزّت ربّ و ذلّت عبد مطرح است كه اين دو مقام بس عالى است.

نماز پرچم اسلام است. «عَلَمُ الْاِسْلامِ اَلصَّلوة»

همانگونه كه پرچم نشانه است، نماز نيز نشانه و علامت مسلمانى است. چنانكه پرچم مورد احترام است و اهانت به آن، اهانت به يك ملّت و كشور است، اهانت و بى‏توجهى به نماز نيز بى‏ توجهى به كلّ دين است. چنانكه برپابودن پرچم نشانه حيات سياسى و نظامى و قدرت است. در برپابودن نماز نيز اين امور مطرح است.

 
نماز در كلام على ‏عليه السلام

حضرت على‏عليه السلام بارها در نهج‏البلاغه از نماز و ياد خدا سخن به ميان آورده كه در كتابى به نام «نماز در نهج‏ البلاغه» گردآورى شده است. ما در اينجا جملاتى را در مورد فلسفه ذكر و ياد خدا كه مهمترين مصداقش نماز است از آن حضرت نقل مى‏كنيم:

مى‏فرمايد: «اِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الذِّكْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَالْوَقَرَة وَ تُبْصِرُ بِه بَعْدَ العَشوة»  خداوند ذكر و يادش را صيقل روحها قرار داد تا گوشهاى سنگين با ياد خدا شنوا و چشم‏هاى بسته با ياد او بينا شوند.

آنگاه حضرت در مورد بركات نماز مى‏فرمايد:

«قَدْ حَفَّتْ بِهِم المَلائِكَة وَ نُزّلَتْ عَلَيْهِمُ السَّكينَه وَ فُتِحَتْ لَهُم اَبْوابَ السَّماءِ وَ اُعِدَّتْ لَهُم مَقاعِدَ الكِرامات» فرشتگان آنان را در بر مى‏گيرند و آرامش بر آنان نازل مى‏شود، درهاى آسمان بر آنان گشوده و جايگاه خوبى برايشان آماده مى‏شود.

در خطبه‏ اى ديگر مى‏فرمايد:

«و اِنَّها لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَق وَ تُطلِقُها اِطْلاقَ الرَّبَق»  نماز گناهان را مثل برگ درختان مى‏ريزد و گردن انسان را از ريسمان گناه آزاد مى‏كند.

آنگاه در ادامه، تشبيهى جالب از پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله نقل مى‏فرمايد كه: نماز همچون جوى آبى است كه انسان روزى پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد، آيا ديگر آلودگى باقى مى‏ماند؟

در خطبه 196 گوشه ‏هايى از مفاسد اخلاقى همچون كبر و سركشى و ظلم را برمى‏شمرد و سپس مى‏فرمايد: درماين اين مفاسد نماز و روزه و زكات است. آنگاه در مورد آثار نماز مى‏فرمايد:

«تَسْكيناً لِاَطْرافِهِم، تَخْشيعاً لِاَبْصارِهِم، تَذْليلاً لِنُفُوسِهِمْ، تَخْفيضاً لِقُلُوبِهِم، اِزالَةً لِلْخَيْلاءِ عَنْهُم اِنْ اَوْ حَشَتْهُم الْوَحْشَة آنَسَهُمْ ذِكْرك» نماز به همه وجود انسان آرامش مى‏بخشد، چشمها را خاشع و خاضع مى‏گرداند، نفس سركش را رام، دلها را نرم و تكبر و بزرگ‏منشى را محو مى‏كند. به هنگام وحشت و اضطراب و تنهايى، ياد تو موجب انس و الفت آنها مى‏شود.

البتّه روشن است كه همه مردم چنين بهره‏هايى را از نماز ندارند، بلكه تنها گروهى هستند كه شيفته نماز و ياد خدا هستند و آن را با تمام دنيا عوض نمى‏كنند.

 آثار و بركات عبوديّت و بندگى

1- احساس غرور و افتخار

امام زين العابدين ‏عليه السلام در مناجات خود مى‏گويد: «اِلهى‏ كَفى‏ بى‏ عِزّاً اَنْ اَكُونَ لَك عَبْداً» همين افتخار مرا بس كه بنده تو باشم.

چه افتخارى از اين بالاتر كه انسان با خالق خود سخن بگويد و او كلام انسان را بشنود و بپذيرد!

در اين دنياى ناچيز، اگر مخاطب انسان شخصى بزرگ و دانشمند باشد، انسان به وجود او افتخار و از مصاحبت با او احساس غرور مى‏كند و از اينكه زمانى شاگرد فلان استاد بوده است بر خود مى‏بالد.

2- احساس قدرت

كودك مادامى كه دستش در دست پدرى قوى و مهربان است احساسِ قدرت مى‏كند، امّا اگر تنها شود هر لحظه ترس و دلهره دارد كه ديگران او را آزار دهند.

انسانى كه متّصل به خدا شد، در برابر ابرقدرت‏ها و طاغوت‏ها و مستكبرين احساس قدرت مى‏كند.

3- احساس عزّت

عزّت به معنى نفوذناپذيرى است. در مكتب انبيا تمام عزّت‏ها از آنِ خداست، چنانكه همه قدرت‏ها از اوست. لذا قرآن از كسانى كه به سراغ غير خدا مى‏روند انتقاد مى‏كند كه آيا از غير خدا عزّت مى‏خواهيد؟

طبيعى است كه اتصال به عزيزِ مطلق و قدرت بى‏نهايت، به انسان عزّت مى‏دهد. چنانكه كلماتى همچون «اللّه اكبر» طاغوت‏ها را در نزد انسان حقير و او را در برابر آنها عزيز مى‏كند.

لذا قرآن به ما دستور مى‏دهد كه در سختى‏ها و مشكلات از نماز و عبادت كسب قدرت و قوّت كنيم:

«وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَو ةِ»

اولياى خدا نيز در مقاطع حسّاس، خود را با نماز تقويت مى‏كردند. عصر روز نهم محرّم در كربلا، لشگر يزيد به خيمه‏ گاه امام حسين‏ عليه السلام حمله كرد. امام فرمودند: يك شب جنگ را به تأخير بيندازيد كه من نماز را دوست دارم و مى‏خواهم امشب را تا صبح به عبادت بپردازم.

بندگان صالح خدا، نه فقط نمازهاى واجب كه نمازهاى مستحب را دوست مى‏دارند. نماز نافله، نشانه عشق به نماز است. نماز واجب را چه بسا انسان از ترس قهر خدا بخواند، ولى در نماز مستحب ترس مطرح نيست، عشق مطرح است.

آرى، هر كس كه كسى را دوست دارد، ميل دارد بيشتر با او حرف بزند و دل از او نمى‏كند. چگونه ممكن است انسان ادعا كند خدا را دوست دارد ولى حال حرف زدن با او را ندارد!

البتّه اين بى‏رغبتى به نماز و نافله بى‏دليل نيست، بلكه طبق روايات گناه روز توفيق نماز شب و نافله سحر را مى‏گيرد.

به هرحال آنكه نافله نمى‏خواند، فضلى ندارد كه انتظار تفضّل از خداوند را داشته باشد. چنانكه كسى انتظار ظهور مصلح است كه خود صالح باشد.

نمازهاى نافله، نقص نمازهاى واجب را نيز جبران مى‏كند. شخصى از امام پرسيد: من در نماز حضور قلب ندارم و از بركاتِ نماز بى‏بهره‏ام، چه كنم؟ حضرت فرمودند: بدنبال نمازهاى واجب، نماز نافله بخوان كه كاستى‏هاى آن را جبران مى‏كند و سبب قبولى نماز واجب مى‏گردد.

بخاطر همين آثار و بركات است كه اولياى خدا نه تنها به نمازهاى واجب، بلكه به نمازهاى مستحب توجه زيادى داشتند و از آنچه مانع و مزاحم اين سير معنوى و پرواز روحى مى‏گشت، مانند پرخورى، پرحرفى، پرخوابى، لقمه حرام، لهو و لعب و سرگرم شدن به دنيا، كه انسان را از حال عبادت مى‏اندازد و نماز را بر او سنگين مى‏كند، دورى مى‏كردند. چنانكه قرآن مى‏فرمايد:

«وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى‏ الْخَشِعِينَ»

همانا نماز سنگين است مگر براى خاشعان.

4- عامل تربيت

گرچه نماز يك ارتباط روحى و معنوى است و هدف از آن ياد خداست، اما اسلام خواسته اين روح را در قالب يك سلسه برنامه‏هاى تربيتى پياده كند و لذا شرائط زيادى را براى آن قرار داده است، شرائط صحيح بودنِ نماز، شرائط قبولى و شرائط كمال.

پاك بودن بدن و لباس، رو به قبله بودن، درست خواندن كلمات، مباح بودنِ مكان و لباس نمازگزار از شرائط صحّت نماز است كه مربوط به جسم نمازگزار است نه روحِ او.

اما اسلام عبادت را در اين لباس قرار داده تا به مسلمين درس نظافت و پاكيزگى، استقلال، و مراعات حقوق ديگران بدهد.

چنانكه توجه و حضور قلب، پذيرفتن رهبرى امامان معصوم و اداى واجباتِ مالى چون خمس و زكوة، شرط قبولى نماز است و انجام آن در اوّل وقت، در مسجد، به جماعت، با لباس تميز و عطر زده، مسواك زده و رعايت نظم صفوف و امثال آن از شرائط كمال نماز است.

دقت در اين شرائط بخوبى مى‏رساند كه هر يك از آنها نقش مؤثرى در تربيت انسان‏ها دارد.

در نماز به هر سو بايستيم رو به خداست، زيرا قرآن مى‏فرمايد: «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ»  اما بخاطر آنكه بفهماند جامعه اسلامى بايد يك جهت داشته باشد و درس وحدت و هبستگى بدهد، دستور مى‏دهد همه به يك جهت بايستند. اما چرا آن جهت، كعبه باشد؟

زيرا كعبه اولين نقطه‏اى است كه براى عبادت مردم وضع شده است: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِى بِبَكَّةَ مُبارَكاً»

و از طرفى بنيانگذار و تعميركنندگانِ آن در طول تاريخ، انبيا بوده‏اند. پس رو به كعبه ايستادن يك نوع همبستگىِ مكتبى در طول زمان است.

از سوى ديگر كعبه رمز استقلال است، زيرا تا وقتى مسلمين رو به بيت‏المقدس، قبله يهود و نصارى نماز مى‏خواندند، آنها منّت مى‏نهادند و مى‏گفتند: رو به قبله ما ايستاده‏ايد پس از خود استقلالى نداريد.

قرآن با صراحتِ كامل مى‏فرمايد:

«لِئَلّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيكُم حُجَّة»

 نماز و قرآن

در مواردى قرآن و نماز در كنار هم آمده‏اند، مانند:

«يَتلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ اَقامُوا الصَّلوةَ»

قرآن تلاوت مى‏كنند و نماز به پاى مى‏دارند.

و يا در جاى ديگر مى‏فرمايد: «يُمَسِّكوُنَ بِالْكِتابِ وَ اَقامُوا الصّلوة»  به قرآن تمسّك مى‏جويند و نماز به پاى مى‏دارند.

گاهى براى نماز و قرآن، يك صفت آورده شده، چنانكه كلمه ذِكر هم به قرآن گفته شده است: «اِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا الذِّكر»  ما ذكر را نازل كرديم. و هم فلسفه نماز شمرده شده است: «اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكْرى‏» ( نماز را بخاطر ياد من به پاى دار.

جالب آنكه گاهى بجاى كلمه نماز كلمه قرآن آمده است، مانند آيه «اِنَّ قُرآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً»  كه گفته‏اند مراد از قرآن الفجر، نماز صبح است.

بگذريم كه خواندن قرآن بصورتِ حمد و سوره، يكى از واجباتِ نماز است و بحث نماز در اكثر سوره‏هاى قرآن، هم در بزرگ‏ترين سوره (بقره) و هم در كوچك‏ترين سوره‏ها (كوثر) آمده است.

 
 

نماز و قصاص!

نه تنها در اسلام، بلكه در همه اديان الهى قانون قصاص مطرح است كه طبق آن كيفر كسيكه گوش قطع كند آنست كه گوشش بريده شود و كيفر كسى كه دندان بشكند آنست كه دندانش شكسته شود تا عدالت اجرا شود. يكى از موارد قصاص آنست كه دست دزد بايد قطع شود، ولى فقط چهار انگشت او، و كف دست باقى می‏ماند. زيرا قرآن مى‏گويد: «وَ اَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ» (66) محلّ سجده براى خداست.

چون انسان هنگام سجده بايد كف دست خود را بر زمين گذارد لذا در كيفر سارق بايد به مسأله نماز و سجده توجه داشت و كف دست او را قطع نكرد تا حقّ عبادت حتى براى سارق هم محفوظ بماند!

عبادت و ولايت

عبادت زمانى ارزش دارد كه سطحى نباشد، بلكه همراه با شناختِ رهبر آسمانى و ولايت او و همراه با خشوع و آداب مخصوص خود باشد.

حضرت على عليه‏السلاّم گرفتار يك عدّه نماز خوانِ خشك مقدس بود كه در تاريخ بنام مارقين و خوارج معروفند. كسانى كه پيشانى آنها بخاطر سجده‏هاى طولانى و مكرّر پينه بسته بود، امّا در برابر على‏عليه السلام قيام كردند و بر او شمشير كشيدند. در روايات مى‏خوانيم كه وقتى امام‏زمان عليه السلام ظهور كنند گروهى از مساجد عليه آن حضرت حركت خواهند كرد.

گمان نكنيد آنها كه براى كشتن امام‏حسين به كربلا آمده بودند همه تارك‏ الصلوة بودند، بلكه نماز جماعت می‏خواندند! و خود يزيد و معاويه پيشنماز بودند!

آرى عبادتى كه همراه با جهالت باشد، كشتنِ عابدترين مردم را در محرابِ عبادت، بزرگ‏ترين عبادت مى‏داند و با قصد قربت براى كشتن على‏ عليه السلام میرود!

نه فقط نماز كه ساير عبادات نيز بايد همراه با معرفتِ رهبر حق و اطاعت از او باشد، لذا در روايات آمده كه خداوند حج را واجب كرد تا مردم دور خانه او جمع شوند و در اين مركز اجتماع با امامان معصوم ارتباط برقرار كنند. اما امروزه ميليون‏ها نفر گرد كعبه مى‏گردند، و به خاطر نداشتن رهبر آسمانى از هم گسيخته‏ اند و با داشتن مركز وحدت و اهرمهاى اقتصادى از عدّه‏اى يهودى توسرى مى‏خورند!

آرى اسلام مجموعه‏ اى است كه تجزيه ‏بردار نيست. نماز بدون پذيرفتن ولايت قبول نيست، نماز بدون پرداخت زكوة قبول نيست چنانكه انفاق بدون نماز نيز پذيرفته نيست.

دستورات اسلام مثل اعضاى بدن است كه هيچيك جاى ديگرى را نمى‏گيرد، نه چشم كار گوش را مى‏كند و نه گوش كار دست را. در اسلام نيز خواندن نماز جاى زكوة را نمیگيرد، چنانكه هيچيك از اين دو جاى جهاد و مبارزه در راه خدا را پر نمى‏كنند. بلكه مجموعه اينها اسلام است.

 نماز و رهبرى

اگر نماز توسط رهبران الهى اقامه شود بساط ظلم و طاغوت را برهم مى‏زند. نماز عيد امام رضاعليه السلام آنچنان با هيبت و عظمت آغاز شد كه حكومت ظالم بر خود لرزيد و فهميد كه اگر اين نماز به پايان برسد حكومتِ بنى ‏عبّاس نيز به پايان خواهد رسيد. لذا مأمون دستور داد كه امام را از وسط راه بازگرداندند.دليل آنكه نمازهاى امروز مسلمين اثرى ندارد آنست كه به قسمتى از قرآن عمل شد و قسمتى فراموش شد. زيرا قرآن مى‏فرمايد:

«وَاَقيمُواالصَّلوةَ وآتُوا الزَّكاةَ وَ اَطيعُوا الرّسُولَ» 

نماز به پاى داريد و زكات دهيد و از رسول خدا اطاعت كنيد.

امّا امروز بعضى نماز مى‏خوانند و زكات نمى‏دهند و بعضى اهل نماز و زكات هستند، ولى ولايت كفار را پذيرفته‏ اند. به عبارت ديگر ايمان به خدا دارند، اما كفر به طاغوت ندارند و اين ايمان ناقص است. در حالى كه خداوند می‏فرمايد: «فَمَنْ يَكْفُر بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْاسْتَمْسَك بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏» )هركس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد به ريسمان محكم الهى چنگ زده است.

يعنى هم كفر به طاغوت و هم ايمان به خدا لازم است، در حالى كه امروزه مسلمين برائت از كفر و طاغوت‏ها را فراموش كرده‏اند. لذا قرآن در مورد كسانى كه به طاغوت مراجعه مى‏كنند مى‏فرمايد: آنها خيال مى‏كنند كه مؤمن هستند: «اَلَمْ تَرَ اِلىَ الَّذينَ يَزْعُمُونَ اَنَّهُم آمَنُوا»

د رجات عبادت

اگر از كودك سؤال كنيم پدر و مادرت را براى چه دوست دارى؟ مى‏گويد: بخاطر خريد شيرينى و لباس و كفش! امّا اگر از يك جوان سؤال كنيد چرا آنها را دوست دارى، مى‏گويد: والدين نشانه هويت و شخصيت من و مربّى و دلسوز من هستند.اگر رشد فرزند بيشتر شود، اُنس با والدين براى او لذّت‏ بخش‏تر است و ديگر به فكر كفش و كلاه نيست و چه‏ بسا فرزندانى كه خدمت به والدين را وسيله قرب و كمال خودشان مى‏دانند و بالاتر از ماديات فكر مى‏كنند.

پرستش و عبادت خدا نيز اينچنين است و هركس به دليلى خدا را عبادت مى‏كند. عبادت مراحلى دارد:

گام اوّل: گروهى خدا را بخاطر نعمتهايش عبادت مى‏كنند تا شكر او را بجاى آورند. چنانكه قرآن نيز خطاب به عمومِ مردم مى‏فرمايد:

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: برچسب‌ها: نماز, علی(ع), علامت مسلمانی, بینا, شنوا, برکات, بندگی, عبودیت, احساس قدرت, عزت, تربیت, ولایت, رهبری, درجات عبادت, قداست, رکوع, سجود, ,
نويسنده : علی